آموزشیدانشجویاندانشگاهها

تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی باید از نظر دولت شغل محسوب شود

مشکلات دانشجویان تحصیلات تکمیلی از زبان یک دانشجوی دانشگاه شریف

 یک دانشجوی مقطع دکتری در دانشگاه شریف میگوید: در حالی که در خارج از کشور دانشجوی تحصیلات‌تکمیلی یک شغل محسوب می‌شود و خیال دانشجو از نظر مالی تا حدّ زیادی آسوده است. مسئله‌ی دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی ما در بسیاری از مواقع، رسیدن به رفاه و تموّل مالی نیست، بلکه بقاست. بله درست شنیدید، بقا!

به گزارش  «مبلغ»_ یک دانشجوی دوره دکتری دانشگاه صنعتی شریف به تشریح مهمترین دغدغه‌ها و نگرانی‌های دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی پرداخت و خواستار توجه مسئولان آموزش عالی برای رفع این مشکلات شد.

محمدرضا رحمانی، دانشجوی دوره دکتری رشته دکترای مهندسی برق، گرایش مخابرات سیستم در جلسه روز دانشجو که امروز با حضور وزیر علوم و معاونین برگزار شد، به قرائت نامه ای از مشکلات دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی پرداخت که متن این نامه به شرح ذیل است:  ” دانشگاهی که بخش بزرگی از دانشجوهایش برترین رتبه‌های کنکور سراسری و مدال‌آوران المپیادهای مختلف هستند. دانشگاهی که در بسیاری از زمینه‌های مهندسی و علوم‌پایه برترین دانشگاه کشور است و اغلب اساتید آن در زمینه‌های مختلف علمی و پژوهشی جزو سرآمدان جهانی هستند، امّا افسوس و صد افسوس که این دانشگاه نمی‌تواند نقشی متناسب با ظرفیت خود در کشور ایفا کند.  دانشگاه‌های سرآمد مانند دانشگاه صنعتی شریف در سراسر دنیا موتور محرّکه‌ی فن‌آوری‌های نوین و نوظهور در کشورها هستند.

فن‌آوری‌هایی که لزوماً نیازهای امروز کشور را حل نمی‌کنند، بلکه ناظر به آینده‌اند و می‌توانند برای کشور اقتدارآفرین و راه‌گشا باشند. چنین فن‌آوری‌هایی را نباید با عنوان کلیشه‌ای «ارتباط با صنعت» اشتباه گرفت، این فن‌آوری‌ها راه‌گشای مسیر آینده‌ی توسعه‌ی صنعتی کشور هستند و نه پروژه‌هایی که امروز توسّط صنایع تعریف می‌شود. این فن‌آوری‌ها عموماً در تراز ملّی تعریف می شوند، پیوند عمیقی با علوم پایه دارند و نگاه ما به آن‌ها باید به چشم «سرمایه‌گذاری» باشد و نه درمان مسائل و مشکلات موجود. روشن است که نقش دانش‌جویان تحصیلات‌تکمیلی در پی‌ریزی مسیر دستیابی کشور به فن‌آوری‌های شالوده‌شکن و اقتدارآفرین یک نقش بنیادی و اساسی است. امّا آیا فضای امروز جامعه‌ی تحصیلات‌تکمیلی دانشگاه صنعتی شریف با چنین نقش و مسئولیتی متناسب است؟

بگذارید کمی این فضا را برایتان ترسیم کنم:

مهم‌ترین و آزاردهنده‌ترین نکته‌ای که در میان دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی دیده می‌شود، ناامیدی است. هدف و برنامه‌ی بسیاری از دانشجویان کارشناسی ارشد، مهاجرت و ادامه‌ی تحصیل در مقطع دکتری در دانشگاه‌های خارج از کشور است و دانشجویان دکترایی که در کشور مانده‌اند، خود را به گونه‌ای عقب‌تر از دوستانشان در خارج از کشور می‌بینند. در نتیجه اساساً در بسیاری از موارد انگیزه‌ی فعّالیت سنگین پژوهشی در میان آن‌ها کمرنگ است.

فعّالیت جدّی علمی و پژوهشی مهم‌تر از هر چیز نیاز به تمرکز و وقت‌گذاری دارد. دانشجویی که می‌خواهد در تولید علم به معنای ارزشمند آن، نه به معنای انتشار انبوه مقالات بی‌فایده، نقش‌آفرین باشد، باید در تراز بین‌المللی حرفی برای زدن داشته باشد. برای این امر او باید حدّاقل به اندازه‌ی رقبای خارج از کشور خود زمان و انرژی صرف فعّالیت علمی و پژوهشی کند. امّا این رقابت عادلانه نیست، زیرا دانشجوی تحصیلات‌تکمیلی در ایران هیچ درآمدی ندارد، در حالی که در خارج از کشور دانشجوی تحصیلات‌تکمیلی یک شغل محسوب می‌شود و خیال دانشجو از نظر مالی تا حدّ زیادی آسوده است. جناب آقای وزیر، مسئله‌ی دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی ما در بسیاری از مواقع، رسیدن به رفاه و تموّل مالی نیست، بلکه بقاست. بله درست شنیدید، بقا.

دانشجوی تحصیلات‌تکمیلی در ایران دو انتخاب در پیش‌روی خود دارد: یا لااقل به صورت پاره‌وقت کار کند و نیمی از تمرکز و توان خود را صرف کسب درآمد برای خود و خانواده‌ش سازد، یا تمام‌وقت در دانشگاه باشد و با چالش‌های جدّی مالی و امکاناتی که هرروز پیچیده‌تر می‌شوند دست‌وپنجه نرم کند، چالش‌هایی که بخشی از آن‌ها ناشی از کمبودهایی است که در فضای آزمایشگاهی وجود دارد. در چنین شرایطی، آیا می‌توان انتظار پژوهش جدّی و پی‌ریزی فن‌آوری‌های نوظهور را از اساتید و دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی داشت؟

  تجربه‌ی اغلب دانشجویانی تحصیلات‌تکمیلی نشان می‌دهد که با کار پاره‌وقت هم می‌توان معیارهای کمّی موردنظر دانشگاه و وزارت‌علوم برای دفاع و فارغ‌التحصیلی را برآورده کرد، امّا آفرینش علمی نیازمند حضور دائمی در فضای علمی و شکل‌گیری جوامع علمی پویا و گفتگوهای عمیق و آینده‌نگر است. جناب آقای رئیس‌جمهور روز چهارشنبه در دانشگاه شهید بهشتی یکی از شاخص‌های نخبگی را وطن‌دوستی و مردم‌دوستی دانستند.  جناب آقای وزیر، من دانشجویانی را می‌شناسم که از صمیم قلب و از سویدای وجود، کشور را دوست دارند، امّا مجبور به مهاجرت می‌شوند زیرا امکان فعّالیت متمرکز علمی در این‌جا برایشان فراهم نیست، زیرا درآمد آنان که هیچ، درآمد اساتید راهنمایشان هم کمتر از درآمد بسیاری از رانندگان تاکسی‌های اینترنتی است.

  در چنین شرایطی چگونه می‌توانیم انتظار داشته باشیم چرخه‌ی تولید علم در کشور بدون مشکل کار کند و استاد و دانشجو بتوانند با همکاری یکدیگر به شتاب و رشد علمی کشور کمک کنند؟  جناب آقای وزیر، رشد و شتاب علمی در کشور نیازمند توجّه ویژه به دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی است. البته باید به این نکته توجّه داشت که تنها بخشی از جامعه‌ی تحصیلات‌تکمیلی، که اغلب در دانشگاه‌های سرآمد کشور مانند دانشگاه صنعتی شریف حضور دارند، توانایی و استعداد پرداختن به فن‌آوری‌های نوظهور و اقتدارآفرین برای کشور را دارند. ما اگر انتظار رشد شاخص‌های علمی کشور، انتظار پرداخت واقعی و غیرنمایشی به فن‌آوری و انتظار رسیدن به قلّه‌ها را داریم، باید از این قشر حمایت ویژه کنیم. باید برای آن‌ها مأموریت تعریف کنیم، باید در سندهای تحوّل و برنامه‌های توسعه به آن‌ها توجّه ویژه کنیم.

قشر نخبه‌ی دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی ثابت کرده‌اند که توانایی و استعداد پرداختن به پرسش‌های بنیادین علمی و فن‌آوری‌های شالوده‌شکن را دارند و در صورتی که از آن‌ها حمایت ویژه شود و امکان بلوغ علمی و ایفای کامل نقش خود را داشته باشند، ثمرات این حرکت کلّ فضای علمی کشور را عطرآگین خواهد کرد.  جناب آقای وزیر، راه‌حلّ بسیاری از مسائل و مشکلات دانشگاه از تحصیلات‌تکمیلی می‌گذرد، حتّی راه‌حل بسیاری از مسائل لایه‌ی دانشجویان کارشناسی نظیر مهاجرت وابسته به نقش دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی در تولید علم و فن‌آوری در دانشگاه است. به عنوان مثال، برای حلّ مسئله‌ی مهاجرت در میان دانشجویان، باید این مسئله را از بالا به پایین حل کنیم، یعنی ابتدا امکان شکوفایی و فعّالیت اثربخش در کشور را میان دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی ایجاد کنیم و سپس خواهیم دید که دانشجویان کارشناسی اگر الگوهای موفّق، توانمند و بانشاطی در میان دانشجویان تحصیلات‌تکمیلی که به‌گونه‌ای بزرگترهای آن‌ها هستند ببینند، به حضور در کشور و ادامه‌ی تحصیل در همین خاک مقدّس امیدوارتر می‌شوند.

علی‌رغم همه‌ی نکات ذکرشده، من و عدّه‌ای از دوستانم در کشور مانده‌ایم. مانده‌ایم زیرا معتقدیم جریانی با نگاه راهبردی و ناظر به آینده باید در صحنه‌ی علم و فن‌آوری کشور حضور داشته باشند. ما همه‌ی تلاش خود را در این مسیر خواهیم کرد، ولی این تلاش در صورتی که همراه با سپردن مسئولیت‌های متفاوت به دانشگاه‌های کشور و حمایت همه‌جانبه از اساتید و دانشجویانی که در نقطه‌ی آفرینش علمی ایستاده‌اند باشد، می‌تواند موجی تحوّل‌آفرین برای کشور ایجاد بکند، موجی که اثرات آن در اقتدار، افتصاد و آینده‌ی کشور ملموس خواهد بود، ان‌شاءالله…”

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا