اقتصادی

پای اتباع این کشور در مهمترین قتل اقتصادی در ایران/ اولین شهید بودجه که بود؟

مقدمه تکان دهنده در اولین لایحه بودجه‌ی تدوینی در ایران

اولین لایحه بودجه ایران در حالی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که تدوین‌کننده‌ی آن دیگر در جهان نبود. این چنین بود که بودجه در ایران ، آغشته به خون به تصویب مجلس رسید.

زهرا علی‌اکبری- لایحه بودجه درایران، عمری 112 ساله دارد. تا پیش از انقلاب مشروطه، دخل و خرج دولت در لایحه‌ای این چنین نگاشته نمی‌شد. پادشاه، که خود را مالک جان و مال و ناموس مملکت، و به عبارت دیگر مالک مملکت می‌دانست، خود درباره دخل و خرج تصمیمی می‌گرفت. دولتی روی کار نبود تا درباره‌ی آنچه مردم می‌خواهند تصمیمی بگیرد، کاری بکند، خدمتی ارائه کند، همه چیز از سمت مردم می‌آمد برای خدمت به حکومت .

مالیات می‌گرفتند تا کشور را اداره کنند اما دربار بود که اداره می‌شد و این وضعیت تا پیش از وقوع انقلابی به نام مشروطه تداوم یافت .

پس از آنکه مظفرالدین شاه فرمان مشروطه را پذیرفت و از دنیا چشم فروبست، فرزندش محمدعلی شاه، آنچه نباید و ناروا بود را در حق مشروطه‌خواهان و آنان که درخواست جای دادن حکومت در چارچوبی به نام قانون داشتند، روا داشت. چهار سال از مشروطه گذشته بود که اولین لایحه بودجه در ایران متولد شد.

صنیع‌الدوله ، طراح اولین بودجه در ایران نمی‌دانست آنچه در مقدمه این لایحه می‌نویسد، در نزدیک زمانی خودش را گرفتار خواهد کرد.

او در مقدمه این لایحه نوشته بود: «پوشیده نیست که مالیه مملکت به منزله خون است در بدن، همچنان که فساد خون اسباب بروز مرض می‌شود، اغتشاش امر مالیه هم باعث اختلال امور ملک است. متاسفانه دولت ایران سال‌هاست گرفتار این اختلال و مرض مالی است هرچند در سنوات اخیر و بالفعل اولیای امور گرفتار سختی و تنگدستی بوده و هستند، ولی باید دانست که خوشبختانه سرچشمه‌های عایدات دولتی این ملک تقریبا دست نخورده مانده و همین‌قدر لازم است که تخمی ‌کاشته شود تا نتیجه حاصل شود. نکته مهمی ‌که باید گوشزد ذهن تمام اهل مملکت شود این است که تصور نکنند که از خودداری و امساک در ادای خراج و مالیات صرفه می‌برند، زیرا که وجوه مالیاتی برای مصارفی است که تمام سعادت و نیک‌بختی اهالی مملکت بسته به انجام آن مصارف است و هر قدر در این ماده کوشش بیشتر شود، رفاهیت زیادتر خواهد بود و برعکس عدم انجام حوائج موجب اختلال معیشت آنان است. مثلا به موجب حساب دقیق بنده یقین کرده‌ام که هر نفری از افراد سکنه ایران پانزده قران کرایه تجارت خارجه، یعنی کرایه امتعه‌ای که از خارجه به ایران وارد می‌شود و از ایران به خارجه می‌رود می‌دهد و اهالی شهرها علاوه بر این، سری (نفری) 6 تومان بر روی هم کرایه مایحتاج داخله خود را می‌دهند. به ساخته شدن راه‌آهن میان شهرها، این کرایه نصف می‌شود، یعنی شهرها پس از دایر شدن راه آهن کلیتا سری چهار تومان تقریبا کرایه خواهند داد و عموم اهالی سری هفت هزار و پانصد دینار. شرط این صرفه کرایه وجود راه است و ساختن آن، چنان‌که بعد ذکر خواهد شد یک مبلغ وجه ضمانت ابتدایی می‌خواهد که به هر نفر شهری پنج هزار می‌رسد و به هر رعیتی یک‌هزار، تا این اندازه فداکاری نشود،‌ هشت برابر آن صرفه کرایه حاصل نخواهد شد…»

این چنین بود که مالیه‌ی مملکت که به منزله‌ی خون بود در بدن، خون وی را از بدنش بیرون ریخت.

صنیع‌الدوله که بود؟

در هفده سالگی یعنی در سال ۱۲۵۲ خورشیدی به همراه پدرش، ناصرالدین‌شاه را در سفر به اروپا همراهی کرد. وی تحصیلات خود را میان سال‌های ۱۲۵۵ تا ۱۲۶۳ خورشیدی در برلین در رشتهٔ معدن‌شناسی و در مدرسهٔ صنعتی آلمان به پایان رساند. صنیع‌الدوله به زبان‌های آلمانی و فرانسوی تسلط کامل داشت و به انگلیسی آشنایی داشت. وی در سال 1259 شمسی به ایران بازگشت.

پس از بازگشت به ایران به دستور ناصرالدین‌شاه به ادارهٔ معادن وزارت علوم رفت و مشغول به کار شد. نخستین فعالیت وی در این مقام، تلاش برای استخراج معدن سرب پس‌قلعه شمیران تهران بود. در این راه با مشکلات بزرگی مواجه شد که در نهایت کار نیمه‌کاره ماند. به کوشش پدرش در تلگرافخانه و وزارت معادن مشغول به کار شد.

او با دختر مظفرالدین شاه، احترام‌السلطنه ازدواج کرد. وی یکی از اولین کارخانه‌های نخ‌ریسی ایران را در تهران راه انداخت. گفته می‌شود که محصول این کارخانه مرغوب بوده و حتی ناصرالدین‌شاه در بازدید از آن به تحسین محصولات پرداخته است. اما رقابت دولت‌های روسیه و انگلستان و ارزان‌فروشی بازرگانان آن کشورها باعث شد کارخانه دچار ضرر شده و در نهایت تعطیل شود.

وی همزمان با احداث کارخانه ریسندگی یک کارخانه فلزکاری هم در تهران راه‌اندازی کرده بود. تولیدات این کارخانه، پایه‌های چراغ و چند نوع چراغ چدنی بود که به «چراغ صنیع‌الدوله» مشهور شد. صنیع‌الدوله به دلیل کمبود منابع مالی مجبور به تعطیلی این کارخانه شد.

پس از عدم توفیق در این و حوزه بود که وارد وادی سیاست شد. پیش از انقلاب مشروطه تجربه وزارت در چندین وزارتخانه را داشت و پس از ان به ریاست اولین مجلس شورای ملی انتخاب شد اما دریافت نامه‌ای تهدیدامیز وی را واداشت از سمتش استعفا دهد.

پیش و پس از استبداد صغیر چندین بار ردای وزارت و نمایندگی مجلس را بر تن کرد تا اینکه در کابینهٔ دوم حسن مستوفی‌الممالک در هشتم آبان ۱۲۸۹ به مقام وزارت مالیه رسید. از جمله مهمترین اقدامات او در دوران سه ماهه وزارتش، تقدیم لایحه ای به مجلس برای نظام مند کردن تجارت تریاک بود.

اولین بودجه‌ی تدوینی کشور نیز در دستان او بود در راه مجلس؛ در پانزدهم بهمن ۱۲۸۹اما اتفاقی دیگر رخ داد. صنیع‎الدوله دیگر روز شانزدهم بهمن را ندید چرا که عصر همان روز در راه مجلس، آن‌ها که در مسیر کالسکه‌ی صنایع‌الدوله ایستاده بودند، صدای گلوله‎ای را شنیدند، صدایی که ختم شد به فریاد سوختم، سوختم صنیع‌الدوله. او را نیمه‌جان به خانه بردند و ساعتی بعد درگذشت. مرتضی‌قلی‌خان دولتمردی که همه فکر و ذکرش احداث معدن و خط ‌آهن و کارخانه بود، این چنین چشم از جهان فروبست. وی معتقد بود هزینه ساخت راه‌آهن باید از منابع داخلی و با مالیات بر کالاهای اساسی مثل قند و چای تأمین شود.

احتمالا وقتی لایحه بودجه در دست، در راه مجلس بود به آینده‌ای فکر می‌کرد که درآن مالیات عامل آبادانی است و خدمت‌رسانی. صدای گلوله که بلند شد، رشته‌ای افکاری و رگ‌هایش همزمان از هم پاره شد. تنها چهار سال از مشروطه گذشته بود که او توسط دو خارجی ترور شد. پس از سوءقصد، این دو نفر در تعقیب و گریز از سوی مردم و پلیس بازداشت شدند، یکی فردی گرجی‌ـ‌روس به نام ایلاریون و دیگری یک ارمنی به نام ایوان. ضارب همان فرد گرجی بود و مدعی بود برای صنیع‌الدوله در مازندران کار کرده و چون حق و حقوقش را کامل نداده او را کشته است.»

در مذاکرات جلسه 210 دوره دوم مجلس شورای ملی نیز ثبت است که: در بازجویی معلوم شد که مباشر صنیع الدوله که همراه با او کشته شد، قاتل را برای کشت چای به مازندران آورده بوده و انگیزه قتل، اختلافات مالی بوده که قاتل با مباشر صنیع الدوله داشته است. قاتل و همدستش پس از بازجویی به سفارت روسیه تحویل داده شدند.

مهدی تدینی، پژوهشگر نیز در این زمینه نوشته است: نکته‌ی غم‌انگیز ماجرا این است که ضاربان صنیع‌الدوله طبق قانون کاپیتولاسیون تحویل دولت روسیه شدند. متاسفانه هیچ‌گاه روشن نشد این افراد با چه مجازاتی روبه‌رو شدند. برخی معتقدند ادعاهای ضارب به خصوص درباره تهیه تفنگ باورپذیر نیست و به احتمال زیاد افرادی ایرانی یا خارجی ضارب را مأمور قتل صنیع‌الدوله کرده بودند. در این زمینه برخی پژوهشگران روس‌ها را نیز متهم به دخالت در این قتل می‌دانند. هر چه هست این نقطه از ابعاد تاریک تاریخ ایران تلقی می‌شود.

هر چه هست اولین بودجه در ایران در شرایطی تصویب شد که به خون طراحش آغشته بود. لایحه تحدید تریاک نیز سه ماه پس از مرگ مرتضی‌قلی‌خان صنیع‌الدوله در مجلس شورای ملی با نام قانون تحدید تریاک تصویب شد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا