چرا ایران ثبت «تذهیب» را با ۴ کشور دیگر شریک شد؟
مدیر پرونده هنر تذهیب با شرح جزئیاتی از این پرونده، گفت که ترکیه پیشنهاددهنده این پرونده به یونسکو بوده و در ادامه ایران و سه کشور دیگر به آن ملحق شدند. این درحالی است که هنر تذهیب پیش از اسلام در ایران با عنوان «زرنگاری» رواج داشته و پیشینه آن به دوره ساسانی و کتاب «ارژنگ» مانی میرسد.
به گزارش ایسنا، سیدعبدالمجید شریفزاده ـ مسئول پرونده هنر تذهیب ـ به دنبال ثبت این اثر در هجدهمین کمیته بینالدولی کمیته بین دولتی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، درباره جزئیات این پرونده، گفت: پیشنهاد ثبت هنر تذهیب از سوی کشور ترکیه مطرح شد و ایران، آذربایجان، ازبکستان و تاجیکستان به دلیل داشتن پیشینه فرهنگی مشترک به این پرونده ملحق شدند.
این پژوهشگر هنرهای سنتی با بیان اینکه پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتابآرایی ایران، به دوره ساسانی و کتاب ارژنگ مانی میرسد، اظهار کرد: ایران از مراکز مهم تذهیب به شمار میرود که در دورههای قبل از اسلام از آن با نام «زرنگاری» یاد شده است و در گذشته افراد زیادی در این هنر صاحب نام و صاحب سبک بودهاند.
او استفاده از محلولهای طلا و سایر رنگها و محلولهای براق و درخشان برای طراحی نقوش تذهیب را دلیل این نامگذاری عنوان کرد و افزود: واژه «تذهیب» را در اصطلاح میتوان به معنی آراستن دانست؛ چرا که هدف اصلی هنر تذهیب، آراستن صفحات کتاب، قطعات خوشنویسی و حاشیه نقاشیها، به ویژه صفحات قرآن کریم است.
شریفزاده با بیان اینکه پس از ظهور اسلام، تذهیب در ایران برای تزئین قرآن مورد استفاده قرار میگرفت، گفت: قرآنهای خوشنویسی و تذهیب قرون اولیه اسلامی مشابه نقاشیهای تزئینی دوره ساسانی است.
مدیر پرونده هنر تذهیب با اشاره به سبکهای مختلف تذهیب مانند نگارگری، گفت: از جمله سبکهای تذهیب میتوان به سبک سلجوقی، ایلخانی، تیموری، شیراز، صفوی و قاجار اشاره کرد. در عصر صفوی، اصفهان به مرکز هنر تذهیب و خوشنویسی تبدیل شد. در این مرکز با استفاده از رنگهای طلایی، لاجوردی، شَنْجَرفی، سبز، زرد و سفید تغییرات زیبایی را در این هنر ایجاد کردند.
شریفزاده جایگاه خلاقیت را در این هنر به دلیل صبغه تاریخی و قوامیافتگی، بسیار سخت عنوان کرد و افزود: ابزار تذهیب شامل قلممو، خطکش، پرگار و مهره است. تغییر و تحول در چنین هنری کار هر کسی نیست و به کسی نیاز دارد که اصول و فروع کار را بداند، با سنتها و مکاتب آشنا باشد تا بتواند نوآوری یا کار خلاقانۀ درستی انجام دهد. تا این شناخت صورت نگیرد تغییرات اصولی نخواهد بود.
او با اعتقاد بر اینکه همیشه تذهیب وابسته به نگارگری یا خوشنویسی بوده است، اظهار کرد: مفاهیم تازه در تذهیب، آن را از یک هنر انتزاعی به هنر مفهومی تبدیل کرده است، همانند آثار خانم «سالک مهدوی» که شمسهای به نام شمسه عاشورا دارند که این شمسه ۹ واگیره دارد و به علت فرد بودن نامتقارن است.
مدیر پرونده تذهیب اضافه کرد: اصولاً در شمسه از پایه فرد استفاده نمیشود. این شمسه در رابطه با عاشوراست و تمامی المانها عاشورایی است. هنرمندان جوان همچون خانم شاهی به واسطه پژوهش و تلمذ در محضر اساتید توانستهاند آثاری مفهومی خلق کنند و آثاری مستقل ارائه دهند.
شریفزاده با تاکید بر اهمیت مشق عملی و نظری در کنار یکدیگر، بیان کرد: در دنیای معاصر هنرجویان باید پس از آموزشهای لازم و دریافت مفاهیم نقوش آثاری ارائه کنند که به تنهایی حرفی برای گفتن دارد و خود بهعنوان هنر مستقل مطرح میشود.
این پژوهشگر هنرهای سنتی با اشاره به فعالیت معدود استادان صاحب سبک مشغول در این حیطه، افزود: محمدباقر آقامیری، اردشیر مجرد تاکستانی، مهیندخت سالک مهدوی، فریدون جوقان، محسن آقامیری، مصطفی آقامیری، رامین مرآتی، محمد نباتی، نادر گوهری و هنرمند جوان زینب شاهی از جمله استادان مطرح در این رشته هستند که شاگردان بسیاری را پرورش دادهاند.
شریفزاده درباره تأثیر ثبتهای جهانی و تاثیر آن در تحکیم روابط فرهنگی بین کشورها نیز گفت: در جهانی بههم پیوسته که کشورها به طور فزایندهای به یکدیگر وابسته هستند، دیپلماسی فرهنگی میتواند برای تقویت صلح و ثبات حیاتی باشد. به این صورت که با حمایت از درک متقابل، اعتماد و قرار گرفتن در معرض تنوع فرهنگی، بسیاری از زمینههای همکاری را در روابط بینالمللی افزایش میدهد. علاوهبر این، در مواجهه با همگنسازی یک فرهنگ جهانیشده، دیپلماسی فرهنگی میتواند بهعنوان راهی برای تقویت داراییهای فرهنگی ملی و محلی یک کشور و ترویج تنوع فرهنگی عمل کند. این ارزشگذاری تنوع فرهنگی، به نوبه خود، ظرفیت و گنجایش اجتماعی و رفاه را از طریق هنر افزایش میدهد.
هنر تذهیب از سوی ایران، ترکیه، آذربایجان، تاجیکستان و ازبکستان به همراه دو پرونده دیگر «افطار و سنتهای فرهنگی و اجتماعی آن (ایران، ازبکستان، ترکیه و آذربایجان) و جشن سده (ایران و تاجیکستان) در فهرست میراث ناملموس یونسکو ثبت شد و شمار آثار ایران در این فهرست به ۲۴ عنصر رسید.